ساعتای تنهایی من..

این وبلاگ برای ساعتای تنهایی منه...

ساعتای تنهایی من..

این وبلاگ برای ساعتای تنهایی منه...

دل دیوونه

یه دل ساده مهربون تنها

روزگاری داشت شاد وبی همتا

تا تو اومدی پاتو گذاشتی

توی لحظه هاش حتی تو شباش

خدا می دونه چقدر خوشحال بود

دل دیوونه

با تو مهربون با تو خدا بود

هرروزو هر روز کارش دعا بود

واسه موندنت

اما تو هر روز دورتر می شدی

از این دل ما

تا اینکه رفتی بی خدافظی واسه همیشه.

حالا این دلم خسته وتنهاست

عشقی نمیخواد سردوبی صداست.

 

 

بی تو

بی تو دلم میگیره

به خدا اگه نباشی

زندگیم سرد وتاریک

بدون توآخه نمیشه عشق من.

تو خاطرات با تو

دستام دستاتو گرفتن

اما نمیدونم چی شد

که حالا خالیه دستم

تو برو عشق من

نگو بی تو میمیرم

برو دستاشو بگیر

یه روز گریتو میبینم...

یه فصل جدید

یه فصل جدید برای من

رفتن از اینجا از پیش تو

دیگه نمی خوام بازی کنم

مثل عروسک برای تو

کاری ندارم با روزای گذشتم

دیگه نمیخوام حرومش کنم اینه حرفم

حتی اگه شد تنها میمونم واسه همیشه

بهتر از اینه عمر من کنار تو تلف شه

خوب میدونم همه حرفات دروغ بود

کاری ندارم با کار تو ولی قلبت شلوغ بود

ما رفتیم اما این نبود رسم رفاقت،ای خدا

کاری بکن که قلب اون

له بشه زیر دست وپا